به نوروز 95 نزدیک می شویم
وای خدا اینقدر گرفتاریم که وقت نمیشه جواب دوستان رو که محبت دارن و به ما سر میزند بدیم امید وارم سال دیگه بتونم جبران کنم و اما با نزدیک شدن به لحظه تحویل سال همینطوری کاره که رو سر آمدم می ریزه اول از همه خونه تکونی که خدا رو شکر انجام شد. عکسهاشم موجود می باشد . بعدش خرید عید ، آرایشگاه رفتن . سفره هفت سین درست کردن ، درست کردن باغچه ، چهار شنبه سوری، خرید میوه و شیرینی ، باقلوای قزوین و ... بقیشو یادم نیست. با خرید لباس عید شروع کنم که چقدر سخت بود. اول از همه مامان اینا رفتند و برام یک دست کت و شلوار فانتزی جالب خریدند. ولی خوب هر کاری کردند من نپوشیدمش در نتیجه مجبور شدند که بروند و با کلی منت لباسهامو...
نویسنده :
کیان و نیکا
16:26